و باز هم Assassin’s Creed دیگری عرضه شد؛ با همان ایده های تکراری نسخه های قبل و چند تایی هم ایده ی نو، ما را به قلب زندگی یک دزد دریایی می برد. یوبی سافت با استفاده ی بسیار از سیستم نبرد های دریایی که در قسمت سوم این فرانچایز مورد تحسین واقع شد، توانست این بار یک دزد دریایی را به عنوان اساسین و شخصیت اصلی بازی معرفی کند تا ما را در موازات سفر های دریایی خسته کننده و نبرد ها و قتل های هیجان انگیز او قرار دهد؛ بله این زندگی یک دزد دریایی است، زندگی ادوارد کنوی….
نام: Assassin’s Creed IV: Black Flag
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
تاریخ انتشار جهانی: ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳
تاریخ انتشار شمسی: ۸ آبان ۱۳۹۲
سبک: Action Adventure / Stealth
مد ها: تک نفره / چند نفره
موتور: Anvil Next
پلتفرم ها: PC / X360 / XONE / PS3 / PS4
زمانی که در سال ۲۰۰۷ اولین Assassin’s Creed عرضه شد با همان نسخه اول بسیاری مبهوت این بازی شدند و نسخه به نسخه بهبود های بازی قابل لمس بود اما خیلی ها این سری را زیر سایه یک نکته ی منفی بزرگ می دانستند و آن هم تکراری بودن مراحل آن بود. تا این که در AC III با اضافه شدن نبرد های دریایی و انتقال وقایع بازی به عصر Colonial تغییرات عمده در فضاسازی ها کمی مزه ی متفاوت بودن چاشنی این بازی شده بود. نسخه ی چهارم هم سعی در تکامل سیر فرانچایز AC دارد اما این بار با شگردی متفاوت. با این چاره که ما در بازی کنترل یک دزد دریایی را بر عهده می گیریم و قرار نیست اساسین نسخه ی چهارم یک شخصیت مثبت و آینده نگر باشد؛ شخصیتی است که از ریختن خون کسی واهمه ای ندارد و به نظر من ادوارد کنوی می تواند همان اساسین مورد نیاز این فرانچایز باشد؛ یک قاتل خونسرد و شجاع و کمی هم خشن!
اما این تنها شخصیت اصلی بازی نیست که متفاوت از سایر اساسین ها در قسمت های قبلی سری AC، ظاهر شده است. شروع بازی و همچنین داستان هم طعم و بوی تفاوت گرفته است اما آیا همه ی این تفاوت ها مثبت بوده؟
در آغاز AC IV، دیگر با یک مرور بر قسمت های قبلی روبرو نیستیم در همان بدو بازی وارد مبارزه می شویم. مبارزه ای بین دزدان دریایی و کشتی اساسینی به نام Duncan Walpole. شما در نقش رئیس دزدان دریایی هستید و اولین سورپرایز بازی دقیقا همین جاست؛ رئیس دزد دریایی پدر بزرگ Connor و پدر Haytham Kenway یعنی Edward Kenway است که در پایان این مبارزه نه چندان نفس گیر و چالش برانگیز به سرعت رخت دونکان ولپول را از داستان AC IV Black Flag می بندد. پس از مرگ دونکان، ادوارد متوجه ماموریت سودمند این اساسین می شود و این جاست که تصمیم می گیرد تا خود را به جای یک اساسین به نام دونکان ولپول جا بزند که البته در ادامه همه چیز بر وفق مرادش پیش نمی رود و مانند هر سرنوشت هر اساسین دیگری، ادوارد هم در برابر دشمنان دیرینه ی اساسین ها یعنی تمپلار ها قرار می گیرد. خوشبختانه سکانس شروع بازی هم از نظر سینماتیک و هم از نظر داستانی شروع خوبی برای یک بازی تلقی می شود. بزرگترین نقطه ی قوت داستان بازی همین سکانس ابتدایی است که اصلی ترین تفاوت را رقم می زند اما متاسفانه در ادامه بازی دیگر خبری از این نکته ی مثبت نیست. ادوارد کنوی در اصل خودش را یک دزد دریایی می داند و داستان بازی هم خواسته یا ناخواسته، بیش از هر چیزی ما را در جریان ماجراجویی های او به عنوان یک دزد دریایی قرار می دهد. به قطع ماجراجویی های یک دزد دریایی نمی تواند بهانه ی مناسبی برای داستان چنین بازی با این مدت گیم پلی باشد؛ یوبی سافت سعی کرده تا با وارد ساختن بسیاری از فکت های تاریخی و شخصیت های واقعی مانند Black Beard یا همان ریش سیاه کمی حال و هوای داستان نسبتا نچسب بازی را متحول کند. از طرفی قرار دادن شخصیت طنزی مانند Stede Bonnet یا کارکتر نسبتا مرموز James Kidd، سعی داشته تا به بهبود روند فرعی داستان بازی کمکی کرده باشد و شاهد دیالوگ های پخته تری باشیم اما حقیقت این است که از یک اساسین بیش از هر چیزی مبارزه در برابر تمپلار ها برای یک هدف آینده نگرانه تر انتظار می رود. هر چند این بازی هم بر مبنای همین روند داستانی است اما تمرکز بیش از حد بر روی نبرد های دریایی و ماجرا های حول دزدان دریایی در قرن هجدهم در اطراف منطقه ی کارائیب باعث شده که به صورت سطحی رنگ بوی بخش فرعی داستان پر رنگ تر از خط اصلی باشد و همین مسئله باعث می شود تا ماجراجویی های این دزد دریایی در بازی اساسین با این مدت گیم پلی برای هرکسی جذاب نباشد.
اما در برابر اندک نقص های بخش داستانی، گیم پلی هنوز هم درخشش خود را حفظ کرده است. بازی حول جزایر نامداری در تاریخ دزدان دریایی همچون Nassau Bahams، Havana و Kingston رخ می دهد که تحت سلطه بریتانیا و اسپانیایی هاست که در طول بازی هم بار ها شاهد درگیری های دریایی این دو قدرت بر سر تصاحب این جزایر و سایر خشکی ها هستیم که در دسته ی همان فکت های تاریخی قرار می گیرند که به جذابیت بازی کمک به سزایی کرده است. ماموریت های بازی هم در دریا اطراف این جزایر و داخل این جزیره ها رخ می دهد اما واقعا رفتن مسافت بین این جزایر برای چه کسی جذاب است؟ خب باید بگویم برای هر کسی که دنبال چالش و ماجراجویی می باشد رفتن این مسافت ها جذاب و دوست داشتنی است. علاوه بر مناطق تحت سلطه ی بریتانیایی ها و اسپانیایی ها که کشتی های جنگی شان در این مناطق جولان می دهند و همواره برای کشتی تان یک خطر محسوب می شوند، جزایری سرشار و گنج ها و ماموریت های فرعی هم در میان راه بر می خورید که می تواند توجه شما را به خود جلب کند. اما با این وجود، این سیستم که بازی AC IV Black Flag را به یک بازی open world تبدیل کرده برای کسانی که به کنترل کشتی ها و نبرد های دریایی بیش از حد علاقه مند نیستند به قطع یک نکته ی منفی تلقی می شود که به لطف مکانیک fast travel می توانید تا حدودی این خستگی را جبران کنید. اما به طور کلی بهتر است که به این بازی به عنوان یک ادونچر نگاه کنید. همان طور که اشاره شد کشتی های دو قدرت اروپایی در منطقه جولان می دهند. شما می توانید با در نظر گرفتن شعاع دید آن ها که کاملا خلاقانه بر روی HUD بازی طراحی شده، به صورت مخفی کاری به حرکت خود ادامه دهید یا با استفاده از دوربین خود داشته های کشتی دشمن مانند میزان فلز و چوب و شکر و غیره را در نظر بگیرید و در صورت توان نظامی دخل کشتی مقابل را بیاورید و به مانند یک دزد دریایی صاحب اموال آن ها شوید. جالب این است که شما می توانید سربازان ساکن آن کشتی را به همراه کشتی شان به توپ ببندید یا کشتی شان را ببخشید و به اموال آن ها قناعت کنید و در انتخابی دیگر، کشتی را به خدمه خود ببخشید. از طرفی دیگر خوشبختانه در این نسخه پول ارزش زیادی دارد و در بسیاری از ماموریت های فرعی و اصلی کارآمد بودنش را اثبات می کند و همین موضوع باعث می شود تا شما به ماموریت های فرعی تکراری بازی رو آورید.
هر چقدر هم که به نبرد های دریایی در AC علاقه مند باشید، اما باز هم به قدری این نبرد ها در بازی تکرار می شود که مزه ی تکرار و خسته کننده بودن آن از نیمه ی دوم بازی به بعد چشیده می شود. با توجیه این که شخصیت اصلی بازی یک دزد دریایی است یوبی سافت سعی داشته تا حد ممکن از نبرد های دریایی استفاده کند اما در این هدف پایش را از حدش فراتر گذاشته است. از طرفی دیگر هم با قرار دادن سیستم آپگرید برای کشتی ادوارد یعنی The Jackdaw، سعی داشته تا سلاح های متفاوتی برای این کشتی تعبیه کند و اندکی تنوع را به نبرد های دریایی بیش از حد AC IV Black Flag تزریق کند اما این سیاست هم نتوانسته در برابر خسته کننده بودن نبرد های دریایی قد علم کند.
و اما یکی از مشکلات AC IV باگ های آن به خصوص در بخش هوش مصنوعی است که به متاسفانه به میراثی از فرانچایز AC مبدل شده است. در Black Flag هم شاهد این باگ ها هستیم. هوش مصنوعی بازی متعادل تر از نسخه های قبلی است اما هنوز هم باگ های زیاد باعث شده تا این بخش کمال درخشش را نداشته باشد. اما این تنها موردی نیست که از Assassin’s Creed های قبلی به Black Flag منتقل شده بلکه روند اکثر مراحل هم دقیقا مشابه همان چیزی است که در AC های قبلی دیدیم با این تفاوت که open world بودن قسمت چهارم و استفاده از فضاسازی ها و سلاح های جدید باعث شده تا AC IV Black Flag را نسبت به نسخه های قبلی این فرانچایز یک بازی تکراری ندانیم ولی باز هم در همین نسهخ شاهد ماموریت های مشابه و تکراری هستیم. اما مانند همیشه اکشن بی نظیر و مخفی کاری فوق العاده دلچسب اساسین به نوعی سرپوشی بر بسیاری از مشکلات گیم پلی این بازی شده است. هنوز هم همان سیستم دفاع و حمله با کاور، برک کردن حمله دشمن و استفاده از Hidden Blade دوست داشتنی در بازی وجود ندارد و مبنای اکشن بازی و کنترل آن نسبت به نسخه ی قبل هیچ تغییری نکرده است. اما در این میان یک سلاح جدید به بازی اضافه شده که خیلی هم کارآمد است. یکی از چاشنی های آن باعث به خواب رفتن شخص آسیب دیده در مدت معهودی می شود اما چاشنی بعدی باعث می شود تا شخصی که مورد اصابت قرار گرفته، به اشتباه به یارانش حمله کند و سربازان زیادی را سرگرم خود کند تا شما با خیال راحت به ادامه ماموریتتان بپردازید.
همان طور که می دانید همه Assassin’s Creed ها از دو جناح داستانی، یکی در گذشته و دیگری در حال رخ می دهند. گیم پلی بازی در زمان حال در قسمت چهارم کاملا متحول شده است. این بار کنترل شخصیتی را بر عهده می گیرید که فاقد نام و چهره و صدا است که در شرکت سرگرمی های آبسترگو کار می کند و موظف است به لطف دستگاه انیموس به بطن ماجرای ادوارد کنوی برود. دید بازی در زمان اول شخص است و شما در این مواقع باید به حل پازل ها اقدام کنید و این یک قدم مثبت دیگر در سری AC بود که این بازی را یک قدم دیگر به یک بازی ماجراجویانه نزدیک تر کرد.
ساخت بازی AC IV Black Flag با بهره گیری از موتور گرافیکی Anvil Next صورت گرفته است که در این شماره هم توانست قدرتش را در به تصویر کشیدن یک وسعت و فیزیک قابل قبول اثبات کند. به جرات می توان گفت که قسمت چهارم دارای بهترین گرافیک در تاریخ این سری است؛ چیزی که عدم وجودش جای تعجب داشت. کیفیت بافت ها با در نظر گرفتن وسعت بازی در سطح خیلی خوبی قرار دارد و در کنار نورپردازی فوق العاده بازی، یک گرافیک تکنیکی عالی را برای شما رقم می زند اما باز هم نمی توان بافت ها را در Black Flag کاملا بی نظیر توصیف کرد.
از طرفی فیزیک بازی همچنان یکی از شاخص های نامدار و موفق این فرانچایز است. حتی در برخی از مواقع مانند بالا رفتن از سراشیبی ها و تاثیرپذیری برخی اشیا شاهد بهبود آن هم هستیم. ضمن وصف این نکات مثبت از گرافیک بازی، طراحی های هنری بازی هم به طرز فوق العاده ای در به تصویر کشیدن فضای عصر Colonial موفق ظاهر شده است. طراحی معماری های قرن هجدهمی در جزایر کارائیب، افکت فوق العاده ی دریا و جزایر نسبتا مرتفع و جنگ های سرسبز، همگی از نظر طراحی عملکرد بی نظیری داشته اند. البته از افکت بی نظیر باران و شمایل فوق العاده واقع گرایانه ی امواج دریا هم نگذریم. اما راه گریزی نیست که باز هم باگ های گرافیکی در آغوش Assassin’s Creed دیگری قرار گرفته است مانند در هم رفتن اشیا و فریز شدن سرباز ها که بنا به کم بودن این باگ ها، در صورت خوش بین بودن به راحتی می توانید از کنار این تعداد باگ های اندک هم گذر کنید و از گرافیک عالی AC IV Black Flag لذت ببرید.
عهده دار شدن ساخت موسیقی های این بازی توسط آهنگساز نامدار یعنی برایان تایلر (Brian Tyler) باعث شد تا بلند پروازی های این آهنگساز باری دیگر خودش را نشان دهد؛ اگر شاهکار هانز زیمر را نمادی برای دزدان دریایی می دانید، از این به بعد می توانید ساخته ی برایان تایلر را هم در حوالی آن قرار دهید که هر یک از آن ها به اقتضای خود تراک های فوق العاده ای را به مخاطبان ارائه داده اند. به علاوه موسیقی های متن این بازی هم عمکلرد رضایت بخشی داشته اند تا جای خالی چسپر کید در Assassin’s Creed کمتر احساس شود. در کنار موسیقی های عالی بازی، شاهد پیشرفت محسوس صداگذاری در بازی هستیم. در هر گوشه کنار بازی صداگذاری بی نظیر آن لمس می شود و این در حالیست که صداپیشه ها هم بنا به حساسیت همیشگی یوبی سافت به خوبی از مسئولیت خود برآمدند.
بعد از همه ی این ها می توان گفت که Assassin’s Creed IV: Black Flag یک بازی خوب و مهیج است. بازی که با فضاسازی های بی نظیرش هر کسی را در همان اتمسفر ناهنجار زندگی دزدان دریایی قرار می دهد و با اکشن و مخفی کاری های دلچسبش ما را برای باری دیگر شاهد نبرد یک اساسین در مقابل تمپلار ها می کند. اگر بتوانید با نبرد های دریایی بیش از حدش کنار بیایید، این بازی از هر نظر برای شما یک عنوان دلچسب خواهد بود.